روز عشق ایرانی
ولنتاین یا جشن سپندارمذگان ؟
تاریخ زیبای عشق در ایران
هر ملتی از آغاز پیدایش تاکنون برای خود آداب و سننی داشته که همیشه مورد احترام بوده و هر ساله نیز آن را به جا آورده اند. چرا که هر سنتی یاد آور یک بزرگداشت می باشد، در تقویم ایران نیز ایامی هست که مردم به آن اهمیت ویژه ای قائلند و پاینبد این رسوم قدیمی می باشند و در روزهایی که جشن و سرور باشد مردم دوست دارند که در آن به شادی و جشن بپردازند.
یکی از این روزها، سپندارمذگان روز عشق ایرانیان قدیم و باستان است، روز سپندارمذگان روز عشق به زن و زمین نیز نامیده شده است.
با اینکه تصور می شود که روز عشق متعلق به خارجی ها می باشد و ما این روز را از اروپایی ها به عاریه گرفته ایم ولی اگر در فرهنگ غنی کشور خودمان دقت کنیم در می یابیم که در ایران باستان روز عشاق وجود داشته و مربوط به فرهنگ بسیار غنی ما ایرانیان است.
روز سپندارمذگان چیست؟
سپندارمذگان که با نامهای «اسپندارمذگان» و «اسفندارمذگان» نیز شناخته میشود، یکی از جشنهای مهم ایران باستان است که در تاریخ پنجم اسفند تقویم یزدگردی و ۲۹ بهمن تقویم خورشیدی برگزار میشود. هدف از برگزاری این جشن گرامیداشت زن، زمین و مادر است و ریشههای آن به دوران پادشاهی هخامنشیان بازمیگردد؛ زمانی که روزی را بهعنوان سپندارمذگان انتخاب کردند که امروزه از آن با نام روز عشق یا روز زن آریایی یاد میشود.
ابوریحان بیرونی در کتاب «آثار الباقیه» روز پنجم اسفند ماه را روز سپندارمذگان میداند. او در کتاب خود بیان میکند که مردم ایران باستان، سپندارمذگان را روز زن و زمین میدانستند و این جشن یکی از جشنهای مهم ایران باستان محسوب میشد.
در برخی منابع سپندارمذگان، پنج اسفند و در منابع دیگری ۲۹ بهمن قید شده است. در واقع، در کیش زرتشت هرروز در ماه به نام یک ایزد است و هر زمان که نام روز و نام ماه با هم تلاقی داشتند آن روز را جشن میگرفتند؛ اما بعد از دوره پهلوی بهدلیل تغییر ساختار تقویم که ۶ ماه را ۳۱ روز و ۶ ماه دیگر را ۳۰ روزه در نظر گرفتند، این تاریخ به ۲۹ بهمن تغییر کرد.
فلسفه جشن سپندارمذگان
برای بزرگداشت زنان، که یک سال از خانه و خانواده پاسداری کردهاند، که با عشق خود گرمابخش وجود مردان گشتهاند، این روز به آنان اختصاص داده شده است. در این روز، در ایران باستان، زنان رخت و جامه نو بر تن میکردند و مردان، زنان و دختران خود را بر تخت شاهی نشانده و هدایایی به آنان پیشکش میکردند. در این روز مادران، زنان و دختران از انجام کارهای همیشگی در خانه معاف بودند و مردان و پسران به جای آنان، پاسدار خانه و کاشانه میشدند. در واقع این روز، روز عشق همسران، پدران و برادران به زنان، مادران و خواهرانی است که همواره مراقب و دلسوز آنان بودهاند.
مرد گیران یا مژده گیران
در این روز، در ایران باستان، چندین جشن با مناسک مختلف برگزار میشده است. ریشه مردگیران یا مژده گیران از آن جایی است که در این روز، زنان خواستهها و آرزوهای خودشان را از مردان، بهعنوان پیشکش و هدیه دریافت میکردند؛ در این روز دختران جوان و دم بخت نیز، به همسر گزینی تشویق میشدند، به آنها آزادی بیشتری میدادند تا در میان جشن، شوی و مرد خود را از میان جوانان انتخاب کنند. با گذشت زمان، این جشن تغییر ماهیت داد و ابراز محبت به مردان، تنها برای زنان شوهردار و به همسر محدود شد.
داستان سپندارمذگان
به اعتقاد ایران باستان، یکی از جلوههایی که خداوند هستی او را آفریده، سپندارمد نام دارد که او را دختر یا همسر اهورامزدا میدانند. بانو ایزد زمین، نامش سپندارمد به معنای فروتنی، خلوص، پاکی، درست اندیشی و کمال اندیشی است. سپندارمد، مادر زمین، نمایشگر بردباری، فروتنی، شکیبایی و باروری که همگی، در اوج ظرافت، از مهمترین تجلیات زنانه به شمار میروند، است. همانطور که تمامی جشنهای ایران باستان، نماد گلی را به همراه دارند، گل پلنگ مشک نیز، نماد جشن سپندارمذگان است.
در ایران باستان، مردان قدرت به مردانگی، تفکر و خردورزی داشتند؛ در مقایسه با زنان، زور بازو، کنترل بیشتری بر ذهن و قاطعیت تصمیم داشتند و اگر این ویژگیها در زنان کمتر است، از مهرورزی بیشتر آنان بوده، از پاکدامنی، از خود گذشتی و عشقی آنقدر بزرگ که فقط در همین وجود زن میتواند جای گیرد. ایرنیان باستان، معتقد بودهاند که این دو، مرد و زن، به تنهایی راه به جایی نمیبرند و حتی روند پویایی و مسیر رو به جلوی گیتی را متوقف میکنند؛ در واقع خرد، صلابت و قاطعیت مردانه، در کنار عشق، محبت و از خودگذشتی زن است که هستی را زنده و بارور کرده است.
قوانین اوستا در مورد زنان
در کتاب اوستا قوانین و اختیاراتی برای زنان وضع شده است که نشاندهنده دید خردورزانه آنان به زن، در مقام مادر و همسر بوده است.
1) زن می توانسته دارایی خود را به تنهایی اداره کند.
2) زن میتوانسته سرپرست و نگهدار فرزندان خود باشد.
3) زن میتوانسته نماینده قانونی شوهر خود بوده و در بیماری شوهر کارها را به تنهایی اداره کند.
4) زن میتوانسته از شوهر ستمگر خود به دادستان شکایت کند و سزای او را بخواهد.
5) شوهر حق نداشته است بدون اجازه زنش، دختر خود را شوهر دهد.
6) در دادگاه گواهی زن پذیرفته میشد.
7) زن میتوانسته داور یا وکیل شود.
8) زن میتوانسته وصی قرار گیرد و همگی داراییهای خود را وصیت کند.
ولنتاین یا سپندارمذگان ؟
این روزها در نشستهای دوستانه، شبکههای اجتماعی و ..غیره جوانان به مقایسه فرهنگ اصیل کشورشان با جشن ولنتاین میپردازند. باعث غرور است که این نسل، به دنبال برگشتن به اصل و ریشه است.
فرهنگ کشور عزیزمان ایران، بر پایه خرد، انسان دوستی، بزرگی و احترام متقابل به زن و مرد بنا شده است؛ امروزه ما جوانان با حفظ فرهنگ اصیل ایرانی میتوانیم نقش بزرگی در حفظ اصالت ایرانی ایفا کنیم و از اصالت ایران و تاریخ ایرانی، در برابر هجوم فرهنگی مراقبت نمائیم.